Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش قدس آنلاین در طول تاریخ هنر سوژه‌های بسیاری هستند که تبدیل به موضوعات اصلی ساخت و خلق یک اثر هنری شده‌اند، آثاری که هر کدام هدفی را دنبال کرده و به تناسب هدف و موضوعشان پرمخاطب و یا ماندگار شده‌اند.

در میان تمامی موضوعات شاید دفتر هنر ایرانی بیشتر با محوریت آثاری ورق خورده باشد که ریشه در اعتقاداتمان دارند، اعتقاداتی که وجه تمیز ایرانیان با دیگر ملت‌هایی است که هر کدام آیینه‌ای را برای نشان دادن تاریخ خود انتخاب کرده‌اند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اما از میان تمامی این اعتقادات شاید حادثه عاشورا یکی از مهم‌ترین و البته ریشه‌ای‌ترین موضوعاتی باشد که در عمق جان و اعتقاد ما ریشه دوانیده است‌، موضوعی که شاید هرچه می‌گذرد اهمیتش برای ما بیشتر از قبل روشن شده و طبیعتا نقش مهمی هم در تولیدات مستند ایران دارد،‌ مستندهایی که هرکدام تلاش کرده‌اند به شکلی، زاویه‌ای از محرم، عاشورا و عزاداری‌های این ایام را روایت کنند.

در این گزارش سعی داریم تا نیم‌نگاهی به بعضی از آثار عاشورایی حوزه مستند داشته باشیم.

ناصر تقوایی، راوی آیین‌های مهم

نام ناصر تقوایی به‌عنوان یکی از مهم‌ترین فیلمسازان ایرانی در تاریخ سینمای ایران ماندگار است، فردی که به واسطه فیلم‌های همچون «ناخدا خورشید» و «کاغذ بی‌خط» در اذهان اهالی سینما خواهد ماند.

اربعین

تقوایی جدا از کارگردانی آثاری که گفته شد تلاشی چند باره در قالب مستند و برای روایت آیین‌های عزاداری ایرانیان در ماه محرم دارد، «اربعین» نام اولین مستندی است که وی در سال 1349 ساخته است؛ مستندی ۱۹ دقیقه‌ای که روایتی از آیین عزاداری در مسجد دهدشتی شهر بوشهر هم زمان با روز اربعین ارایه می‌دهد. از نکات جالب این مستند روایت کاملاً تصویری و فاقد گفتارمتن آن است.

تقوایی در گفتگویی چگونگی ساخت این مستند را روایت می‌کند؛ «ما رفته بودیم از مراسم عاشورا در بوشهر فیلم بگیریم. من بچه جنوبم و مراسم مذهبی را در آن خطه خوب می‌شناسم. رییس شهربانی بوشهر اما اجازه نداد و گفت شما می‌خواهید عقب‌ماندگی مردم ما را به خارجی‌ها نشان دهید. ساعت‌ها با او بحث کردیم که این فیلم مال تلویزیون است و اگر مشکلی داشته باشد حتما اجازه پخشش را نمی‌دهند. شما کاسه داغ‌تر از آش نشوید... این مخالفت ۴۰ روز طول کشید و نهایت به ما اجازه دادند از مراسم اربعین فیلم بگیریم.»

مشهد قالی

شاید اگر بخواهید یکی از آیین‌های عزاداری منحصر به فرد در ایران را مثال بزنید گزینه اولتان آیین قالی‌شویان مشهد اردهال به یاد شهادت امامزاده حسین و غسل و تدفین او در آن محل باشد، تقوایی چندی بعد از ساخت مستند «اربعین»،‌ «مشهد قالی» را برای روایت و ماندگاری آیین عزاداری قالیشویان مشهد اردهال ساخت.

 تقوایی در روایتی از این مستند، گفته است که نسخه اصلی آن با همراهی چهار فیلمبردار و یک گروه بزرگ ضبط شد و نگاتیوهای آن برای ظهور به ایتالیا رفت اما هیچگاه برنگشت! او می‌گوید؛ «فیلم موجود فیلمی است که یکسال بعد من به اتفاق یک فیلمبردار رفتم و آن را ساختم و هنوز هم افسوس فیلم گمشده را می‌خورم.»

«تمرین آخر» و ثبت تعزیه در یونسکو

فعالیت‌های ناصر تقوایی در قالب مستند و برای نشان دادن عزاداری در ایران بعد از انقلاب هم ادامه پیدا کرد، «تمرین آخر» نام مستندی است که تقوایی سال 1383 آن را برای ثبت جهانی تعزیه در یونسکو ساخت.

این مستند در دو نسخه، یکی کوتاه برای یونسکو و دیگری بلند برای مرکز هنرهای نمایشی وزارت ارشاد کارگردانی شده است.

مجید مجیدی و نوای عاشقی

مجیدی شاید نامی آشنا میان کارگردانان برتر سینمای ایران باشد، کارگردانی سینمایی «بچه‌های آسمان» توانسته تا نگاه شاعرانه او به قاب تصویر را نشان دهد، مجیدی فعالیت سینمایی خود را با ساخت مستند شروع کرده است و آثار قابل توجی را هم در کارنامه مستندسازی خود دارد، شاید «رضای رضوان» معروف‌ترین اثر مستند مجیدی باشد که با روایتی از کفشداری حرم امام رضا( ع) بارها از شبکه‌های مختلف سیما پخش شده است.

«نجوای عاشورایی» نام مستندی است که مجیدی آن را در زمینه آیین‌های عاشورایی و در سال 1378 کارگردانی کرده است؛ مستندی کوتاه درباره عزاداری و سینه‌زنی در حسینیه کربلایی‌ها در تهران که با استفاده از ۱۱ دوربین به ثبت و ضبط نماهایی متفاوت و تاثیرگذار از این آیین پرداخت.

مجیدی درباره انگیزه ساخت مستند «نجوای عاشورایی» گفته است؛ «علت ساخت این مستند، خلایی بود که در این نوع کارها احساس می شد؛ این مجموعه بدون هیچ سفارشی و تنها به دلیل وجود دغدغه ساخت فیلم هایی با نگاه معرفت دینی و در عین حال دارای جهات هنری تهیه شده است.»

تباکی، بهمن کیارستمی

در تباکی بهمن کیارستمی فرزند عباس کیارستمی گروهی از مداحان را در جریان یک سفر زیارتی و اجرای مداحی دنبال می‌کند. فیلم در سومین دوره جشنواره مستند کیش در اسفند سال ۸۰ جایزه منتقدان و نویسندگان را دریافت کرد.

اما تباکی یعنی چه؟ تباکی که نامی نامعمول برای یک فیلم به نظر می‌رسد در لغت به معنای نشان دادن حالت گریه است، حالتی است که شما روضه را می‌شنوید،‌ حالتان دگرگون شده و ناراحتید اما اشکی از چشمانتان جاری نمی‌شود،‌ شما برای گرم شدن مجلس سیدالشهدا (ع) حالت گریه می‌گیرید.

  بهمن کیارستمی در جشنواره مستند کیش درباره ایده اولیه فیلم گفته است: «ایده اولیه فیلم از جایی شروع شد که یک آگهی برای تدریس مداحی در روزنامه دیدم و تصمیم گرفتم درباره این کلاس فیلمی بسازم، ولی بعد از چند روز تصویربرداری متوجه شدم که گروه مداحان تهرانی، برای زیارت عازم مشهد هستند، بنابراین با دوست و همکارم بابک سالک به گروه ملحق شدیم و از این سفر و مراسم مداحی، تباکی را ساختیم.»

در تباکی با ریتمی تند و لحنی بازیگوش سفر زیارتی مداحان، گفتن‌های مداومشان از شان گریه گرفتن از مردم و در نهایت گریه کردن‌های خودشان در مراسمی در پایان فیلم را می‌بینیم.

مانی پتگر فیلم‌ساز سینمای تجربی درباره تباکی می‌نویسد: «شاید بشود گفت که در نحوه برخورد کیارستمی‌ها با شخصیت‌های اصلی فیلم‌هایشان، یک نقطه مشترک وجود دارد و آن این‌که مداح‌های تباکی همان‌قدر دوست‌داشتنی‌اند، که احمدپورها در خانه دوست… »

میرکریمی و ریشه در اعتقادات مذهبی

رضا میرکریمی شاید یکی از مهم‌ترین کارگردانان سینمای ایران باشد، فردی که ساخته‌های داستانی‌اش هم ریشه در اعتقادات مذهبی‌اش دارد. میرکریمی یکی از اخلاق‌مدارترین شخصیت‌های سینمای ایران است که عقیده‌اش رکن اصلی فیلمسازی‌اش بوده است.

شاید «زیر نور ماه» یکی از مهم‌ترین تولیدات سینمایی وی باشد،‌ فیلمی که میرکریمی خود را با آن به سینمای داستانی ایران معرفی کرد.

مستندسازی رضا میرکریمی بیش از فعالیتش در سینمای داستانی نشان از دغدغه عاشورایی او دارد، وی در سال 1390 مشاور ساخت مستند «حسینیه اعظم» به کارگردانی مجید عاشقی بود، مستندی که راوی آیین عزاداری در حسینیه اعظم زنجان بود.

مهم‌ترین فعالیت میرکریمی در حوزه مستندسازی عاشورایی تلاش او برای تکمیل پروژه ناتمام مرحوم رسول ملاقلی‌پور است،‌ مستندی با عنوان «شش گوشه عرش» که با تمرکز بر مراحل آماده‌سازی و نصب ضریح تازه مرقد امام حسین(ع) کلید خورده بود اما با مرگ ناگهانی ملاقلی‌پور ناتمام ماند و دو سال بعد رضا میرکریمی تکمیل آن را برعهده گرفت.

کاروان محسن امیریوسفی

کاروان به مراسمی آیینی در سده اصفهان می‌پردازد. همه ساله در شهر سده اصفهان، کاروانی به راه می‌افتد که در آن تمام شخصیت‌های حماسه کربلا بازسازی می‌شوند. در فیلم شخصیت‌های مختلف واقعه کربلا از قبیل شمر، حر، عمر سعد، زعفر جنی، جون و غیره در پوشش‌های ویژه خود ابتدا معرفی شده سپس عمل‌ تاریخی خود را اجرا می‌کنند. مثلا حرمله با تیر و کمانش به میدان می‌آید و یا کشیش مریوس که سربریده امام حسین(ع) را از شمر می‌خرد تا آن‌ را با احترام در مقابل کلیسایش دفن کند.

همایون امامی این فیلم را مستندی پر زرق و برق و باشکوه معرفی می‌کند، اما حرکت نداشتن را نقص عمده آن می‌داند: «فیلم خوش‌ساخت است و با استفاده ی مؤثری که از مونتاژی پرضرب و گاه ریتمیک به عمل‌ می‌آورد، به تأثیرگذاری بیشتری دست می‌یابد. باتوجه به تأکید رنگ در اجرای مراسم، تعدد آدم‌ها و تنوع رنگ می‌توان به شکوه اجرای مراسم پی برد. لیکن کاستی عمده ی فیلم به سکون‌ آن بازمی‌گردد. فیلم هیچ‌گاه شروع نشده و در همان نقطه آغاز باقی می‌ماند. به این معنی که‌ فاقد آغاز، میان و پایان است. حرکتی در فیلم شروع نمی‌شود.»

البته باید گفت که برخی از روایت‌های «کاروان» به لحاظ ریشه‌های تاریخی اشکال داشته و این مستند در برخی از صحنه‌ها روایتی ناصحیح را ارائه می‌دهد.

اینها تنها گوشه‌ای از آثار بسیاری است که به محرم و آیین‌های مختلف عزاداری در این ایام پرداخته است، قطعا آثار بیشتری در این حوزه وجود داشته و در ادامه ساخته خواهد شد.

پایان پیام/

منبع: خبرگزاری فارس

منبع: قدس آنلاین

کلیدواژه: اربعین مستند سینما عاشورا نخل گردانی یکی از مهم ترین بهمن کیارستمی سینمای ایران ناصر تقوایی ساخت مستند

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۳۲۷۸۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

جای خالی آقای حرف حساب

«یک زبان دارم دوتا دندان لق/ می‌زنم تا می‌توانم حرف حق»؛ بیتی آشنا که روی جلد نشریه «گل‌آقا» خودنمایی می‌کرد و حالا این نشریه و این بیت تبدیل به نوستالژی شده‌است. - اخبار رسانه ها -

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، «یک زبان دارم دوتا دندان لق/ می‌زنم تا می‌توانم حرف حق»؛ بیتی آشنا که روی جلد نشریه «گل‌آقا» خودنمایی می‌کرد و حالا این نشریه و این بیت تبدیل به نوستالژی شده‌است. دهه 70 و اوایل دهه 80، مخاطبان «گل‌آقا» هفته‌ به هفته برای خریدن شماره جدید هفته‌نامه انتظار می‌کشیدند؛ یک انتظار شیرین و شاد برای خواندنِ طنزهایی که به مسائل و مشکلات جامعه کنایه می‌زد و برای دقایقی آن‌ها را می‌خنداند. امروز، 11اردیبهشت‌ماه، بیستمین سالروز درگذشت زنده‌یاد کیومرث صابری فومنی، همان «گل‌آقا»ی آشناست؛ مردی که تأثیری انکارنشدنی بر جریان طنز و طنزپردازی پس از انقلاب داشت. «گل‌آقا» در سال‌هایی که تصویرسازی و کاریکاتور خیلی رواج نداشت، در هر شماره کاریکاتور یکی از مسئولان را روی جلد می‌برد. این یک نوع خط‌شکنی بود که بعدها دیگر نشریات هم در همین مسیر حرکت کردند. «گل‌آقا» با شناختی که از جامعه داشت بدون این‌که حریم‌شکنی کند، در چهارچوب حرکت و نقد می‌کرد. از این رو مخاطبان این نشریه طیف گسترده‌ای داشتند و محتوای آن مطالب عام‌پسند و نخبه‌پسند را دربر می‌گرفت. 

«گل‌آقا» در شناسایی نیروهای جوان هم نقش زیادی داشت. این نیروها بعدها وارد فضای رسمی طنز و رسانه شدند. آخرین شماره هفته‌نامه گل‌آقا» در دوازدهمین سال انتشارش در دوم آبان 1381 منتشر شد. زنده‌یاد صابری فومنی در سال 1370 پس از انتشار اولین شماره‌های هفته‌نامه «گل‌آقا»، تعدادی از آن‌ها را برای رهبر انقلاب فرستاد تا نظر ایشان را که زمانی با یکدیگر همکار بودند، جویا شود. رهبر انقلاب هم در پیامی به تاریخ 27 تیر ماه 1370 برای گل‌آقا نوشتند: «ادعا نمی‌کنم که کار شما کامل و بی‌عیب است؛ اما با ملاحظه  اجمالی شماره‌های «گل‌آقا»، امید هرچه بهتر شدن و کامل‌تر شدن آن را دارم. طنز صادق و دلسوزانه باید همه‌ نقاط معیوب، به‌خصوص آن‌ها را که کمتر به چشم می‌آیند و آن‌ها که بیشتر به علم و اطلاع همگان از آن نیاز هست، هنرمندانه ببیند و بنمایاند. امروز جامعه و نظام انقلابی ما با دشمنانی روبه‌روست که همه‌ ابزارهای محسوس و نامحسوس را برای ضربه زدن و جریحه‌دار کردن مردم و نظام و انقلاب به کار می‌برند. برای آگاه کردن ذهن مردم از خدعه‌ دشمن، چه وسیله‌‌ای از طنز هنرمندانه و شیرین و زیرکانه، بهتر و کاری‌تر؟ ان‌شاءا... شما و همکارانتان موفق باشید».

اردیبهشت ماه دو سال پیش مستندی از شبکه مستند سیما به نام «روزگار گل‌آقایی» ساخته محمدحسن یادگاری پخش شد؛ مستندی که پس از آن چندبار دیگر هم بازپخش شد. «روزگار گل‌آقایی» پرتره‌ای از یک شخصیت محبوب و تأثیرگذار است که مردم هنوز هم طنزها و کاریکاتورهای خاطره‌انگیز نشریه‌اش را به یاد دارند. در ادامه ،گفت‌وگوی ما را با محمدحسن یادگاری، کارگردان این مستند می‌خوانید.

لطفا درباره این که چه اتفاقی باعث شد به سراغ ساخت مستند «گل‌آقایی»  بروید توضیح دهید؟

در دوران کودکی مخاطب پر و پاقرص «بچه‌ها گل‌آقا» بودم و همین موضوع باعث شد به سراغ ساخت این مستند بروم. یکی دونفر از استادان من در حوزه ارتباطات که با مرحوم صابری آشنایی داشتند، به من کمک کردند تا با گروهی از کاریکاتوریست‌ها و نویسنده‌های قدیمی طنز ارتباط پیدا کنیم. بعد از آن با آقای ناصر فیض دراین باره مشورت کردم و ایشان که شبکه همکاران «گل‌آقا» را می‌شناختند و با استاد صابری مراوده داشتند، به ما کمک کردند. به‌تدریج با تعداد زیادی از دوستان و همکاران ایشان آشنا شدیم و حمایتی که افراد از ما می‌کردند، باعث می‌شد نفرات بعدی هم به جمع ما اضافه شوند. در نهایت با حدود 25نفر از یاران «گل‌آقا» گفت‌وگو کردیم که نامشان هم در فیلم هست.

در خلال گفت‌وگوها و دیدارهایتان با این افراد، نکته‌ای بود که شما را تحت تأثیر قرار بدهد؟

درزمان ساخت این مستند و با شنیدن گفت‌وگوها لحظه به لحظه بیشتر شیفته شخصیت آقای صابری فومنی شدم. استاد صابری دانش و تجربه زیادی داشتند و توانایی تعامل با همه جناح‌ها و سلیقه‌ها را داشتند؛ چیزی که امروز کم داریم؛ یعنی افراد بابینشی که بتوانند با چنین دید وسیعی با همه در ارتباط باشند و همه را به تعامل وادار کنند، این شخصیت ها خیلی کم هستند. این ویژگی آقای صابری بود و ما سعی کردیم در مستند هم این ویژگی را برجسته کنیم. از آن طرف وقتی فیلم پخش شد همه جناح‎ها و گروه های سیاسی به آن واکنش مثبت نشان دادند و این برای ما اتقاق خوبی بود.

جالب‌ترین بازخورد چه بود؟

روز اکران فیلم، هم هادی حیدری، کاریکاتوریست اصلاح‌طلب آمده بود و هم دکتر حدادعادل. هر دو هم راضی از سالن بیرون آمدند.

ساخت مستند «روزگار گل‌آقایی» چقدر زمان برد؟

پژوهش فیلم حدود دو سه ماه و فیلمبرداری و تدوین هم تقریباً 5، 6ماه زمان برد؛ یعنی یک فرآیند 8، 9ماهه شد. ما ساخت مستند را در سال 1399 شروع کردیم که سال 1400 به پایان رسید و اردیبهشت 1401 به پخش رسید.

منبع: خراسان

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • مستند «زندگی با فلسفه» در شبکه چهار سیما
  • نگاهی به صنعت کفش در مستند «پاپوش»
  • نگاهی به سینمای کارگری ایران به مناسبت روز کارگر
  • کارکرد انتقادی و راهبری فیلم های مستند کمرنگ شده است
  • «زندگی با فلسفه» مستند پرتره انشاءالله رحمتی استاد فلسفه
  • بوی خون و تعفن در میدان بهمن | وجود کابلهای فشار قوی مردم اطراف راه آهن را آزار می دهد
  • برای 20 سالگی درگذشت گل آقا
  • «بیگانه» در آنتن شبکه ۳ دیده ‌می‌شود
  • جای خالی آقای حرف حساب
  • آیین پاسداشت استاد سعید امیر سلیمانی هنرمند پیشکسوت سینما و تلویزیون